مقدمه
قزاقستان، سرزمینی پهناور در آسیای مرکزی با جمعیتی عمدتاً مسلمان، نمونهای قابل توجه از پیوند دین، فرهنگ و سیاست در یک بافت پسا–کمونیستی است. اسلام در این کشور نه تنها یک دین، بلکه عنصری کلیدی در شکلگیری هویت ملی، بازسازی فرهنگی پس از فروپاشی شوروی و نیز تنظیم سیاستهای داخلی و خارجی محسوب میشود. این مقاله در پی آن است که با رویکردی تحلیلی و چندبعدی، جایگاه اسلام را در قزاقستان از آغاز تا امروز مورد بررسی قرار دهد.
۱. تاریخچه اسلام در قزاقستان
۱.۱. ورود اسلام (قرون ۸ تا ۱۰ میلادی)
اولین تماس مردم سرزمین قزاقستان با اسلام از قرن هشتم میلادی، بهواسطه فتوحات خلافت اموی در ناحیه فرغانه، ترکستان و دره سیر دریا آغاز شد. مسلمانان از طریق راه ابریشم و تبادلات فرهنگی و تجاری وارد منطقه شدند. قومهای ترک، بهویژه قبایل کارلوک، یغما و اوغوز، نقش مهمی در جذب و انتقال فرهنگ اسلامی داشتند.
۱.۲. دوران تثبیت اسلام (قرون ۱۰ تا ۱۵ میلادی)
با قدرت گرفتن امپراتوریهای مسلماننهاد مانند قاراخانیان (قرن ۱۰–۱۲)، اسلام بهطور رسمی به عنوان دین حکومت و جامعه پذیرفته شد. مساجد، مدارس دینی (مدارس حنفی) و مراکز علوم اسلامی تأسیس گردید. در همین دوره، تصوف ترکستانی نیز رواج یافت و چهرههایی مانند خواجه احمد یسوی به ارکان اصلی هویت اسلامی–تصوفی در منطقه بدل شدند.
۱.۳. اسلام در دوران مغول و تیموری (قرون ۱۳–۱۵)
مغولها ابتدا با دین بومی خود وارد منطقه شدند، اما با اسلام آوردن ایلخانان و چغتاییها، حمایت سیاسی از اسلام افزایش یافت. تیمور لنگ و جانشینانش نیز ضمن حمایت از علمای اسلامی، به گسترش مدارس و ساخت بناهای مذهبی (مانند آرامگاه احمد یسوی در ترکستان) کمک کردند.
۲. اسلام در دوره تزاری و شوروی (قرن ۱۸ تا ۱۹۹۱)
۲.۱. دوره استعمار روسیه تزاری
در قرن ۱۸ و ۱۹، روسیه تزاری با هدف یکپارچهسازی امپراتوری، سیاستهای «روسیسازی» و «مسیحیسازی» را در قزاقستان اجرا کرد. اما اسلام بهعنوان نیرویی مقاوم در برابر استعمار فرهنگی نقش مهمی ایفا کرد. برخی از علما، مانند مفتیان تاتار، نقش پیشتاز در احیای فکری اسلامی داشتند.
۲.۲. دوره اتحاد جماهیر شوروی
با روی کار آمدن بلشویکها، اسلام بهعنوان «افیون تودهها» سرکوب شد. سیاستهای استالین باعث بستهشدن هزاران مسجد و نابودی حوزههای علمیه شد. تنها یک نهاد رسمی بهنام اداره روحانی مسلمانان آسیای میانه و قزاقستان در تاشکند اجازه فعالیت محدود داشت. هرگونه آموزش دینی ممنوع بود و نسلی از مردم، بهطور کامل از آموزههای دینی بیبهره شدند.
۳. احیای اسلام پس از استقلال (از ۱۹۹۱ تاکنون)
۳.۱. بازسازی نهادهای اسلامی
پس از استقلال در ۱۹۹۱، موجی از احیای اسلامی سراسر قزاقستان را فرا گرفت:
- بیش از ۲۵۰۰ مسجد ساخته یا بازسازی شد.
- دانشگاه اسلامی نوری–مبارک با همکاری مصر تأسیس شد.
- نهاد جدیدی بهنام اداره مسلمانان قزاقستان (DUMK) در سال ۱۹۹۰ شکل گرفت، که بهنوعی بازوی رسمی دولت در مدیریت امور دینی است.
۳.۲. سیاستهای دینی دولت قزاقستان
دولت قزاقستان با تکیه بر «اسلام سنتی قزاقی» (حنفی + تصوف ترکستانی)، از نسخهای ملیگرایانه و میانهرو از اسلام حمایت میکند. اسلام سیاسی، بهویژه سلفیگری و جریانهای برونمرزی (مانند اخوان المسلمین یا وهابیت سعودی) بهطور صریح ممنوع هستند.
۴. ساختار و نهادهای دینی
۴.۱. اداره مسلمانان قزاقستان
این نهاد که مقر آن در آلماتی است، به مدیریت مساجد، انتصاب ائمه، چاپ کتب دینی، صدور فتوای رسمی، و نظارت بر مناسبتهای اسلامی میپردازد. رئیس این نهاد، مفتی اعظم قزاقستان، با هماهنگی دولت انتخاب میشود.
۴.۲. مراکز آموزشی و تربیتی
- مدارس دینی (مدرسه عالی اسلامی نوری مبارک، مدرسه عالی حنفی)
- اعزام دانشجویان دینی به کشورهای اسلامی چون مصر، ترکیه، عربستان
- محدودیت در پذیرش و آموزش خارج از نهادهای مجاز، به دلیل نگرانی از رادیکالیسم
۴.۳. فعالیتهای مذهبی سازمانیافته
- برنامههای رسانهای اسلامی (تلویزیون، رادیو، فضای مجازی)
- حج و عمره تحت نظارت مستقیم DUMK
- آموزش قرآن برای کودکان در تابستان، با مجوز دولتی
۵. گرایشهای مذهبی و گروههای فعال
۵.۱. اکثریت سنی حنفی
بیش از ۹۰٪ مسلمانان قزاق، سنی و پیرو مذهب حنفی هستند. درک سنتی مردم از دین، آمیخته با عناصر فرهنگی–تصوفی است.
۵.۲. اقلیتهای مذهبی
- شیعیان (اغلب آذربایجانیتبار) در جنوب و غرب کشور
- سلفیها که بهطور غیررسمی فعالیت میکنند، ولی اغلب تحت فشارهای قانونی هستند
- گروههایی نظیر تبلیغی جماعت یا حزب التحریر نیز گاه تحت پیگرد قضایی قرار میگیرند
۶. نقش اسلام در سیاست، جامعه و هویت ملی
۶.۱. ابزار فرهنگی و ملیگرایانه
حکومت قزاقستان از اسلام به عنوان یکی از ارکان "تمدن قزاقی" استفاده میکند. شخصیتهایی مانند احمد یسوی، فارابی و یوسف خاص حاجب در کتابهای درسی ستایش میشوند.
۶.۲. تهدید امنیتی یا فرصت؟
در حالیکه برخی سیاستگذاران، اسلامگرایی را تهدید میدانند، عدهای معتقدند اسلام سنتی میتواند ابزار انسجام اجتماعی باشد. دولت بین "اسلام میانهرو مجاز" و "اسلام سیاسی غیرقانونی" تفکیک قائل شده است.
۷. چالشها و فرصتهای پیشرو
۷.۱. چالشهای عمده
- رشد سلفیگری در میان جوانان
- وابستگی نهادهای دینی به حمایت مالی خارجی
- محدودیت آزادی دینی برای غیرمسلمانان و برخی گروههای مسلمان مستقل
- سوء استفادههای سیاسی از دین در رقابتهای جناحی
۷.۲. فرصتها
- آموزش اسلامی سازمانیافته
- گسترش گفتوگوی بینادیان در چارچوب «مدارا و چندفرهنگی»
- تقویت هویت اسلامی بومی در برابر نفوذ ایدئولوژیهای خارجی
نتیجهگیری
اسلام در قزاقستان، با وجود تاریخچهای پرچالش، امروز در حال تجربه نوعی نوزایی آرام و ساختارمند است. دولت قزاقستان با ایجاد توازن میان مدرنسازی، هویتسازی ملی و کنترل ایدئولوژیک، مدلی از "اسلام رسمی با نظارت دولتی" را پیاده کرده است. سرنوشت این مدل وابسته به پایداری اجتماعی، توسعه اقتصادی و تعامل با جهان اسلام خواهد بود.
اسلام در قزاقستان، علیرغم تجربهی چند دهه سرکوب در دوران شوروی، در سه دهه اخیر با حمایت نسبی دولت احیا شده است. دولت قزاقستان با هدف مهار افراطگرایی دینی و حفظ ثبات اجتماعی، مدل «اسلام تحت نظارت دولتی» را برگزیده است. این مدل ضمن تقویت اسلام حنفی و تصوف ترکستانی، فعالیت گروههای غیردولتی یا برونمرزی را محدود کرده است.
نقاط قوت
- تقویت هویت بومی اسلامی: تمرکز بر شخصیتهایی چون احمد یسوی موجب بومیسازی دین در چارچوب فرهنگ قزاقی شده است.
- ایجاد نهاد اداره مسلمانان قزاقستان: توانسته است هماهنگی نسبی بین مساجد، مدارس دینی و سیاستهای دولت ایجاد کند.
- کنترل افراطگرایی: برخورد سختگیرانه با سلفیگری و گروههای تندرو، مانع از ظهور جنبشهای خشن اسلامگرا شده است.
- همگرایی با سیاستهای بینالمللی مبارزه با تروریسم: قزاقستان از منظر غرب، شریک منطقهای قابل اعتماد در مقابله با افراطگرایی معرفی شده است.
چالشها ی موجود
- دوگانگی دین و دولت: مداخله بیش از حد دولت در نهادهای دینی میتواند به بیاعتمادی جامعه نسبت به علمای رسمی بینجامد.
- رشد پنهانی جریانهای سلفی: فشارهای قانونی، برخی جوانان را به سمت شبکههای زیرزمینی سوق داده که قابلیت رادیکالشدن دارند.
- وابستگی آموزشی به خارج: بسیاری از علما و روحانیون قزاق در خارج (مصر، عربستان، ترکیه) تحصیل کردهاند؛ این امر میتواند به انتقال دیدگاههای ناسازگار با بافت بومی بینجامد.
- محدودسازی آزادیهای دینی: سیاستهای سختگیرانه ممکن است مورد انتقاد نهادهای حقوق بشر قرار گرفته و مشروعیت بینالمللی را تضعیف کند.
توصیه های راهبردی در سیاست گذاری دینی
- توسعه مراکز آموزشی دینی بومی: ایجاد حوزههای حنفی مستقل و تصوفمحور در داخل کشور
- تهیه کتب درسی اسلامی مطابق با نیازهای نسل جوان قزاق
- افزایش برنامههای دینی در رسانه ملی و فضای مجازی با رویکرد بومیگرا و غیرایدئولوژیک
- جایگزینی راهبرد جذب و اقناع بجای سیاست کنترل سخت گیرانه
- گفتوگو با جوانان دینی با استفاده از رهبران فکری بومی
- نظارت هوشمندانه بر جریانهای مذهبی خارجی با رعایت حقوق فردی
- گسترش همکاری با کشورهای دارای مدل موفق اسلام میانهرو
- موازنه میان ارتباطات دینی با مصر، عربستان و ایران برای حفظ استقلال دینی
جمعبندی
مدل دینداری حاکم بر قزاقستان، گرچه موفق به کنترل نسبی افراطگرایی شده، نیازمند بازنگری در برخی حوزههاست. تنها با تکیه بر اسلام بومی، آموزش هوشمند و تعامل فعال با جوانان میتوان مسیر پایداری برای همزیستی دین، دولت و جامعه فراهم آورد. فرصتها برای تقویت هویت اسلامی و ملی همچنان بسیار است، مشروط بر آنکه دولت از ابزارهای صرفاً کنترلی به ابزارهای مشارکتی نیز روی آورد.
تهیه کننده: کارشناس قزاقستان
منابع :
۱. Khalid, Adeeb. Islam after Communism: Religion and Politics in Central Asia. University of California Press, ۲۰۰۷.
۲. Hunter, Shireen T. Islam in Russia: The Politics of Identity and Security. M.E. Sharpe, ۲۰۰۴.
۳. Olcott, Martha Brill. Kazakhstan: Unfulfilled Promise. Carnegie Endowment, ۲۰۰۷.
۴. Peyrouse, Sébastien. Islam in Central Asia: National Specificities and Globalization. Asia Centre Reports, ۲۰۱۲.
۵. Bureau of Democracy, Human Rights, and Labor. International Religious Freedom Report – Kazakhstan. U.S. Department of State, various years.
۶. Constitution of the Republic of Kazakhstan (۱۹۹۵).
۷. Official website of the Spiritual Administration of Muslims of Kazakhstan (muftyat.kz)
نظر شما